dar morede eshgham maryam

dar morede eshgham maryam

درمورد عشقم مریم جان

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان


امکانات

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 237
بازدید کل : 114565
تعداد مطالب : 240
تعداد نظرات : 86
تعداد آنلاین : 1


استان جدید کلاغ و روباه

کلاغ پیری تکه پنیری دزدید و روی شاخه درختی نشست . روباه گرسنه ای از زیر درخت می گذشت . بوی پنیر شنید . به طمع افتاد . رو به کلاغ گفت : ای وای تو اونجایی !
می دانم صدای معرکه ای داری ! چه شانسی آوردم !
اگر وقتش را داری کمی برای من بخوان …
کلاغ پنیر را کنار خودش روی شاخه گذاشت و گفت : این حرفهای مسخره را رها کن ! اما چون گرسنه نیستم حاضرم مقداری از پنیرم را به تو بدهم .
روباه گفت : ممنونت می شوم ،
بخصوص که خیلی گرسنه ام ، اما من واقعاً عاشق صدایت هم هستم .
کلاغ گفت : باز که شروع کردی ! اگر گرسنه ای جای این حرفها دهانت را باز کن ، از همین جا یک تکه می اندازم که صاف در دهانت بیفتند .
روباه دهانش را باز باز کرد .
کلاغ گفت : بهتر است چشمت را ببندی که نفهمی تکۀ بزرگی می خواهم برایت بیندازم یا تکه کوچکی.
روباه گفت : بازیه ؟! خیلی خوبه ! بهش میگن بسکتبال .
خلاصه . بعد روباه چشمهایش را بست و دهان را بازتر از پیش کرد و کلاغ فوری
پشتش را کرد و فضله ای کرد که صاف در عمق حلق روباه افتاد .روباه عصبی بالا و پایین پرید و تف کرد : بی شعور ، این چی بود !
کلاغ گفت : کسی که
تغاوت صدای خوب و بد را نمی داند ، تغاوت پنیر و فضله را هم نمی داند .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نويسنده: حسن ج تاريخ: 18 آبان 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

آواز پـرنـدگان مهـاجـر را بـدرقـه راهـت می کنـم تـا بدانی همیشـه منتظر آمدنت می مـانـم به وبلاگ خودتون خوش آمدید نوشته های عاشقانه من تقدیم به بهترینم مریم جان...

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب


© All Rights Reserved to ashegam.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com